مهر ۲

happy kids -site

یکی از شیوه های بسیار سودمند و عملی ایجاد و تحکیم روابط با فرزندان و رشد بیشتر شخصیت آنان به موازات رشد خودمان ، یاداوری و مرور ,خاطرات, دوران کودکی خودمان می باشد. منظور از این یاداوری تنها مرور خاطرات نیست بلکه منظور مرور احساسات تاثیر گذاری است که آن ایام را برایمان خاطره انگیز و به یاد ماندنی نموده است.این خاطرات احساسات خوب و بد عمیقی در ذهنمان برجای گذارده که با گذشت چند ده سال هنوز مرور آنها احساسات خوب و بد عمیقی در ما ایجاد می کنند.

همانطور که شاید بارها شنیده باشید، مهم نیست چه کاری برای دیگران انجام می دهید ، بلکه مهم آن است که چه احساسی در آنها بوجود می آورید . بنابراین با تفکر در آنچه در ,کودکی, بر شما گذشته است و تحلیل دوبارهء اتفاقات هم به شناخت بهتری از خود خواهید رسید و هم در درک فرزندانتان تواناتر خواهید شد.

متاسفاته برخی از ما بزرگترها، کودکی خود را یا فراموش کرده ایم و در برخی موارد آن را کتمان می کنیم و یا از آن می گریزیم. در حالی که هرچند اتفاقات آن دوران اغلب تحت ارادهء ما نبوده، ولی در ,ایجاد, آنچه امروز هستیم بسیار موثر بوده است . پس با نگاهی تازه به همهء تلخ وشیرین های آن روزها ، از تجربیات ارزشمند فردی خود سود جسته و هر چه بیشتر با عزیزانمان ارتباطی نزدیکتر برقرار کنیم. برای روشن تر شدن مطلب مثالی ارائه می شود.

سعید ۴۰ ساله پدر میلاد ۷ ساله است . در کودکی، سعید حیوان دست اموزی داشته است که پدرش بدون مشورت با او حیوان را به یکی از دوستانش بخشیده است . او مدتها بابت این اتفاق ناراحت بوده است ، ولی ,جرات ,بیان ناراحتی اش را نداشته است . میلاد از پدرش می خواهد که برایش حیوان دست آموزی بخرد. پدر بلافاصله و بی هیچ توضیحی خواستهء او را رد می کند و می گوید که دیگر این خواسته را مطرح نکند . میلاد ناراحت می شود و گریه می کند.اما سعید نظرش را عوض نمی کند.

در واقع، مثال بالا نشان می دهد که تاثیر آنچه در کودکی بر سعیدگذشته، تا بزرگسالی تداوم یافته است. در واقع او حیوانات خانگی را دوست دارد ، ولی این موضوع یاددآوری احساس ناخوشایندی است که همچنان لاینحل در پس ,ذهن, او باقی مانده است و مانع می شود تا برخوردی بالغانه و منطقی با موضوع بکند. حال اگر سعید به احساس خود دقیق شود و آن را بررسی کند، قطعا علت ناراحتی خود را که بازتابی ناخوشایند در فرزندش ایجاد نموده ،درک نموده و با حل کردن آن ، چه بسا بتواند خاطرهء خوشایند جدیدی نظیر خریدن یک حیوان دست آموز برای فرزندش ایجاد کرده، آن را جایگزین خاطرهء قبلی نماید.

این تنها یک مثال است که برای ملموس شدن منظور عنوان گردید و طبیعتا دلیلی بر ,تایید ,یا عدم تایید نگهداری از حیوانات خانگی نخواهد بود!

ما در طول زندگی خود تجارب گوناگون و متفاوتی از وقایع پیرامون خود کسب می کنیم .دیدگاههای متفاوتی می یابیم و این دیدگاهها نحوهء پاسخ دهی ما را به اتفاقات بعدی تعیین می کند. نکته قابل توجه و قابل تعمق آن است که برای اینکه درک درستی ازافراد پیرامون خود خصوصا فرزندانمان پیدا کنیم ، ابتدا باید درون و افکار و باورهای خود را خوب بشناسیم و برای انجام این مهم ضروری است که با خودمان صادق باشیم . خصوصا شناخت نقاط ضعف ما به ما نشان می دهد که چه قدر باید تلاش کنیم و بیاموزیم و انعطاف داشته باشیم . مثل آب نرم و روان باشیم و به خود و دیگران فرصت رشد و پویایی بدهیم.

با امید موفقیت

بهناز روحانی

شهریور ۹

فرزندان ما بخشی از زندگی ما را تشکیل می دهند.مدتی را چشم براه آمدنشان هستیم . سپس مدتی را صرف رشد و شکوفایی شان می گذرانیم . عده ای از ما این دوران رابا نگرانی و وسواس و عده ای دیگر با صیر و تلاش وآرامش و ندرتا دسته ای با بی تفاوتی سپری می کنیم.اینکه با چه کیفیتی این دوران را می گذرانیم بدون در نظر گرفتن تاثیرات غیرقابل انکار آن در شخصیت فرزندانمان،تبعات قابل توجه دیگری نیز در بر دارد.
از مهمترین این تبعات احساس رضایت و آرامش و قدرت در خود والدین می باشد.در نظر بگیرید پدری که علیرغم داشتن مشکلات کاری در خارج از خانه ، از بودن با فرزندانش لذت می برد و با بازی و گوش دادن به حرفهای شیرین آنها جوی شاد را در خانه ایجاد می کند ، خود بیش از دیگران انرژی دریافت می کند و در واقع با این شیوه در حق خود بیش از بقیه لطف میکند. چرا که از به وجود آمدن بسیاری از مشکلات اعم از کمبود محبت و افسردگی در فرزندان و همسر خود پیشگیری نموده، مضاف بر آن، بر محبوبیت خود نزد افراد خانواده افزوده است.یا مادری را تصور کنید که بعد از انجام کارهای خانه و خستگی زیاد، فرزندش را با علاقه در آغوش می کشد و می گوید “آخیش ،خستگی ام در رفت”، چه بذر محبتی در دل فرزندش می کارد.
در واقع ، اگر به آنچه می کنیم بهتر و دقیق تر بنگریم متوجه خواهیم شد که انجام هر کاری بدون در نظر گرفتن لذت حقیقی آن کار سخت و کسالت بار خواهد بود. با این نگرش ،در انجام هر کاری لذتی کسب میکنیم که ما را قوی تر و روحیه مان را شادتر می نماید و در ضمن انتظار پاداش و تشکر از دیگران نخواهیم داشت.
از طرف دیگر ،همانطور که در بالا گفته شد فرزندان ما با اینکه از ثمرات حیات ما هستند اما حتی به عنوان مهمترین بخش که برخی ادعا میکنند ،همهء زندگی ما نیستند.ما وظیفه داریم آنچه در توان داریم در رشد و ترقی جسمانی ،انسانی و اجتماعی و حتی روحانی آنها ، بکار بریم اما با انجام همهءاینها تنها به وظایف خود عمل نموده ایم و این وظیفه حقی جز احترام و تکریم که به میزان تربیت خود ما بستگی دارد ،ایجاد نمی کند. هرگز نباید تصور مالکیت در ذهنمان ایجاد شود . چرا که فرزندان ما امانت هایی هستند که به فضل الهی مدتی در کنار ما و پس از آن عشقشان که مثالی از عشق الهی است در قلب ما جاودان خواهد بود. پس با نگاهی عمیق تر و واقع بینانه تر درخواهیم یافت که این همه غصه و خشم و نگرانی ، هیچ کمکی به انجام آ نچه بر عهده داریم نکرده و بلعکس ما را از راهنمایی و رشد و شکوفایی عزیزانمان دور می سازد. گاهی آنقدر در این وادی سرگشته می شویم که دیگر وجود منفردی که ذات خودمان است را نمی بینیم و دست از کمال خود یکسره برداشته در این گمان باطل می مانیم که اگر تمام دقایق خود را با فرزندان به وعظ و نصیحت پردازیم به مقصود می رسیم.
happy-family
به قول استادعزیزی که در این باره فرمودند:آنچه مایلید فرزندانتان عمل کنند از آنها نخواهید بلکه با عمل خود به آنها بیاموزید.

« قبلی بعدی »