آذر ۱۱

IMG-20170811-WA0000وقتی یکی از عزیزانتون راهی سفری میشه که همه یه روزی میرن خیلی چیزها در نظرتون تغییر میکنن .رنگ و بوی گلها هم عوض میشه .نه اینکه بوشون رو از دست بدن فقط عوض میشن .همه چیز رو بازنگری میکنی و دنبال عمق مسائل میری .به جنبهء حقیقت زندگی که گذراست بیشتر عمیق میشی و اگه خوب عمیق بشی حقایقی ارزشمند پیدا میکنی.

بیشتر از قبل بازی های کودکانهء افراد تو روابطشون برات خنده دار میشه و رفتار خودت بالغانه تر چون هر لحظه عشق و دلتنگی توام با حقیقت تلخیه که باید فقط بپذیرش ،تو رو هشیارتر کرده .
از طرفی صداقت و معصومیت بچه ها بیشتر از قبل به دلت میشینه و لذت بخش تر میشه و درک این مطلب مهم که واقعی بودن چقدر لذت بخشه و در کنارشون بودن چقدر حس مثبت تو وجودت ذخیره میکنه قابل وصف نیست.
با دقت متفاوتی دنبال حقایق می گردی .حقایق نه تظاهرات دلخوش کننده و نه دروغهای شیرین و خوشایند و نه حتی تعریف و تمجیدهای به مصلحت و نه حرفهای بی کلام که به نگاههای معنی دار پیراسته شدن .
تنها سخنان دلنشین همون حقایق گاه تلخی هستن که در عالم حرف و سخن بیانگر احساسی واقعی حتی اگه بیانگر تنفر باشن و دلانگیزشی حقیقی حتی اگه محبت نباشه.

کم ترین چیزی که برات اتفاق میفته اینه که با خودت روراست میشی و دیگه از خودفریبی حالت بد میشه .پس نمیدونم چرایی کردن برای چیه ؟ این از لوازم دردناک رشده .عین درد و رنج قد کشیدن تو سن بلوغ که در بزرگسالی به فراموشی سپرده میشه ولی اثراتش تا آخر عمر میمونه
بیشتر با بچه ها وقت بگذرونیم .خیلی بیشتر از چیزی که بهشون یاد میدیم میتونیم ازشون بیاموزیم .راستگوترین فلاسفه ای هستن که میشناسم .
روزتون پر از امید و شادی باد