مرداد ۱۵

می خواهم از  چیزی بگویم که اصلا جدید نیست ، ولی آنقدر  به فراموشی سپرده شده که اگر از آن یاد کنی شاید با تعجب نگاهت کنند. و آن تقدم انسان بودن به جنسیت اوست.به عنوان یک زن اگر موضوع مطرح شود ، برچسب فمینیستی می خورد و اگر مردی بگوید به او نسبت زن ذلیلی می دهند. زمانی بکار بردن این الفاظ کاری دون شان محسوب می شد .اما ضمن عذر خواهی از این بابت ، باید  اذعان کنم این غلطی است مصطلح که در صورت عدم استفاده از آن باید کلام را مطول نمود که ما را از هدف اصلی دور می سازد.به هر حال جان کلام آنکه ، پرداختن به این مهم یعنی انسانیت بی توجه به جنسیت ، به تنهایی مراحلی از رشد را در ما ایجاد می کند که تاثیرات آن قابل توجه و تامل هستند.این همه نزاع پنهان و آشکار بر سر قدرت و برتری زن بر مرد یا بالعکس ،چه دستاوردی نصیب این  بشر خسته کرده است؟ مقصود از خلقت این دو جنس با این تفاوتهایی که دارند ، ایجاد شور و هیجان و کسب آرامش از یکدیگر بوده که به یمن سوءتفاهمات هر دو جنس ، حال کمر به آزار یکدیگر بسته اند!  آیا از این همه  نزاع بی فایده که غیر از آشفتگی و غم و خشم و نارضایتی روزافزون چیزی به ارمغان نداشته، بهره ای برده ایم؟ خانواده ها متزلزل و فرزندان پر اضطراب و بی قرار و نگران و حتی بدبین  و نا امید از آینده! شادی از خانه ها رخت بربسته و به جای آن منیت و خود پرستی ونهایتا غم و افسردگی نشسته است. چقدر دلمان برای صمیمیت و یکرنگی تنگ شده ، اما  آنقدر در این فضا مسموم شده ایم که حتی وقتی صداقت و یکرنگی می بینیم ، نمی توانیم باور کنیم. سخت گیر شده ایم البته نسبت به دیگران . ولی به جای گذشت  در حق دیگران خرده گیری می کنیم و خود را شایستهء هیچ انتقادی نمی بینیم.  در واقع چون یار و همراهمان را رقیب می انگاریم ، نمیتوانیم با احساس امنیت کافی از وجودش آرامش بگیریم و متقابلا آرامش دهیم. ما مردان و زنان در واقع موجوداتی هستیم از گونهء انسان که داریم به سوی فراموشی انسان بودنمان گام بر می داریم . این است که به جای بهره گیری از تفاوتهای ذاتی خود و دیگران از آنها به عنوان نقاط ضعف یاد می کنیم و  ابزاری در جهت ضربه زدن به پیکرهء انسان ساخته ایم. شایسته است که قدر اتسان بودن خود را بیش از پیش بدانیم چرا که  شایستهء آن هستیم.                                                                                                                                                                               

شادی

شادی

Article Global Facebook Twitter Myspace Friendfeed Technorati del.icio.us Digg Google StumbleUpon Eli Pets

یک پاسخ

  1. sara می گوید :

    متاسفانه در جامعه کنونی نه تنها تبعیض جنسیتی بلکه تبعیض نژادی و قومی و حزبی و… مشکل آفرین شده است برای مثال در جامعه کنونی ایران ازدواج یک افغانستانی با یک ایرانی بسیار زشت و حتی ننگین تلقی می شود. یا جامعه ترک ها و لرها مرتبا مورد توهین و تحقیر قرار می گیرند.
    اما با توجه به متن بالا به نظر من یکی از بارزترین تبعضات در جامعه کنونی ایران ، عدم تساوی حقوق زن و مرد و بی احترامی و نادیده گرفتن ارزش های وجودی هر کدامشان است.

دیدگاهتان را بگزارید

توجه کنید : مدیریت نظر ها فعال شده و ممکن است با تاخیر نمایان شود .لازم نیست دوباره ارسال کنید .